امام رضا(ع) در سالهای واپسین، عمرش بهدستور مأمون، از مدینه به مَرْو در خراسان فراخوانده و ولیعهد مأمون شد. مورخان و عالمان شیعه ولایتعهدی امام رضا(ع) را مهمترین رویداد سیاسی زندگی او میدانند
علی بن موسی بن جعفر(ع) معروف به امام رضا (۱۴۸–۲۰۳ق) هشتمین امام مذهب شیعهٔ دوازدهامامی است. او، از سال ۱۸۳ق، بهمدت بیست سال، امامت شیعیان را برعهده داشت و دورهٔ امامتش با خلافت هارون عباسی، محمدِ امین و مأمون عباسی همزمان بود.
امام رضا(ع) در سالهای واپسین، عمرش بهدستور مأمون، از مدینه به مَرْو در خراسان فراخوانده و ولیعهد مأمون شد. مورخان و عالمان شیعه ولایتعهدی امام رضا(ع) را مهمترین رویداد سیاسی زندگی او میدانند و میگویند امام بهاجبار مأمون، به این کار تن داده است.
با وجود این، برخی از تاریخنگاران بر این باورند که ورود امام رضا(ع) به ایران تأثیر مهمی بر گسترش شیعه در آن داشته است؛ زیرا وی در ورود به ایران، در هر شهری، با مردم دیدار میکرد و به پاسخهای آنان، برمبنای احادیث امامان پاسخ میگفت. همچنین با شرکت در جلسات مناظره با عالمان و ادیان و مذاهب مختلف و برتری علمی بر آنان، جایگاه علمیاش بهعنوان امام شیعه برای مردم آشکار میشد.
در شهرها و مناطق مختلف ایران، بناهایی چون مسجد و قدمگاه، بهنام امام رضا نامگذاری شده که محل اسقرار او در مسیر حرکتش به مرو بوده و این را نشانهٔ تأثیر آمدن امام رضا(ع) به ایران بر گسترش شیعه در این کشور میدانند.
حدیثی مشهور از امام رضا(ع) در سفر به ایران بیان شده که به نام سِلسِلةُالذَّهَب (زنجیرهٔ زرین) شناخته میشود؛ زیرا سلسلهٔ راویانش همه معصوماند. او این حدیث قدسی را در نیشابور برای جمعی از عالمان آنجا بیان کرده است. در این حدیث، توحید قلعهٔ خدا معرفی شده که هرکه وارد آن شود در امان است. سپس آمده البته این شروطی دارد که من از جملهٔ آنها هستم.
براساس دیدگاه بیشتر عالمان شیعه، امام رضا(ع) در ۵۵سالگی در طوس، بهوسیلهٔ مأمون مسموم شد و به شهادت رسید و در بقعهٔ هارونیه در روستای سَناباد دفن شد. او تنهاامام از میان امامان شیعه است که در ایران دفن شده است. حرم امام رضا در مشهد از مهمترین زیارتگاههای شیعیان است. حرم فاطمهٔ معصومه، خواهر او نیز در ایران واقع شده که مشهورترین آرامگاه این کشور، پس از حرم رضوی شمرده میشود.
درباره امام رضا(ع)، کتابهای بسیار و آثار ادبی متعددی مثل، شعر، رمان و فیلم تولید شده است. برخی از آنها بدین شرح است: کتاب اَلحیاةُ السّیاسیةُ لِلْامامِ الرّضا(ع)، نوشتهٔ سید جعفر مرتضی عاملی؛ کتاب اَلامامُ الرِّضا؛ تاریخٌ و دراسةٌ، اثر سید محمدجواد فضلالله؛ کتاب حیاةُ الْامام علیِّ بنِ موسَی الرِّضا(ع)؛ دراسةٌ و تحلیلٌ، اثر باقر شریف قَرَشی؛ حکمتنامهٔ رضوی، از محمد محمدی ریشهری و همکاران؛ شعر «قطعهای از بهشت»، اثر حبیبالله چایچیان؛ شعر «با آلعلی هرکه در افتاد ورافتاد» اثر نسیم شمال و تابلوی ضامن آهو، اثر محمود فرشچیان.
علی بن موسی، مشهور به امام رضا(ع)، هشتمین امام شیعیان دوازدهامامی است.[۱] پدرش موسی بن جعفر(ع)، امام هفتم شیعیان بود و مادرش کنیزی بود که از او با نامهایی نجمه یا تُکتَم یاد میشود.[۲]
در خصوص زمان ولادت و وفات امام رضا(ع)، اختلافنظر است.[۳] از جملهٔ آنها این است که او در در ۱۱ ذوالحجه یا ذوالقعده یا ربیعالاول سال ۱۴۸ یا ۱۵۳ق متولد شد و در آخرین روز ماه صفر یا ۱۷ یا ۲۱ ماه رمضان یا ۱۸ جمادیالاول یا ۲۳ یا آخر ذوالقعدهٔ سال ۲۰۲ یا ۲۰۳ یا ۲۰۶ق به شهادت رسید.[۴] بهگزارش سید جعفر مرتضی عاملی، بیشتر عالمان و مورخان معتقدند امام رضا در سال ۱۴۸ق در مدینه به دنیا آمد و در سال ۲۰۳ق به شهادت رسید.[۵]
امام رضا(ع)، پس از شهادت پدرش، امام شیعیان شد. مدت امامت وی، بیست سال (۱۸۳-۲۰۳ق) بود که با خلافت هارون عباسی، محمدِ امین و مأمون همزمان شد.[۶]
برای علی بن موسی، القابی چون رضا، صابر، رضی، وفی و زکی ذکر کردهاند.[۷] برپایهٔ حدیثی از کتاب اِعلامالوری، نوشتهٔ فضل بن حسن طبْرسی، امام کاظم(ع) لقب عالم آلمحمد را هم دربارهٔ او به کار برده است.[۸] امام رضا را با القابی چون ضامن آهو،[۹] امام رئوف،[۱۰] غریبُالغُرَبا،[۱۱] ثامنالحُجَج (هشتمین حجت)،[۱۲] ثامنُالائمة (هشتمین امام)[۱۳] نیز میخوانند.
مشهورترین لقب وی «رضا» است.[۱۴] سیوطی (۸۴۹-۹۱۱ق)، از عالمان اهلسنت گفته این لقب را مأمون، خلیفهٔ عباسی به او داد؛[۱۵] اما طبق حدیثی که شیخ صدوق، محدث شیعهٔ قرن چهارم قمری نقل کرده، امام جواد(ع) این سخن را نادرست شمرده و ملقبشدن پدرش به «رضا» را به این دلیل دانسته که او به خداوندی خدا در آسمان و نبوت پیامبر و امامت امامان در زمین راضی بود. در این حدیث، از امام جواد میپرسند دیگر امامان هم که اینگونه بودهاند. پس چرا از بینشان پدر شما به «رضا» ملقب شده است؟ امام جواد پاسخ میدهد چون دوست و دشمن از او راضی بودند و این در خصوص هیچیک از امامان دیگر صدق نمیکند.[۱۶]
کنیهٔ امام رضا ابوالحسن بوده است.[۱۷] طبق حدیثی که شیخ صدوق نقل کرده، امام کاظم(ع) این کنیه را که لقب خودش هم بوده، به او داده است.[۱۸] برای تمایز او از امام کاظم، به امام رضا ابوالحسن ثانی (دوم) نیز میگفتند.[۱۹] امام رضا کنیههای دیگری چون ابوعلی[۲۰] و ابومحمد[۲۱] هم داشته است.
همسر و فرزندان
همسر امام رضا سَبیکهٔ نوبیّه [۲۲]یا خَیزُران[۲۳] نام داشت که مادر امام جواد(ع) بود.[۲۴] در منابع تاریخی و حدیثی، از همسر دیگری هم برای امام رضا سخن آمده و گفته شده دختر مأمون بوده است.[۲۵] به گزارش شیخ صدوق، پس از آنکه مأمون امام رضا را ولیعهد خود کرد، دخترش امحبیب را به عقد او درآورد.[۲۶]
شیخ صدوق، شیخ مفید، ابنشهرآشوب و طبرسی نوشتهاند امام رضا تنها یک فرزند داشته که امام جواد بوده است؛[۲۷] بااینحال، بهنوشتهٔ سید محسن امین نویسندهٔ اَعیانُالشیعه، در برخی از منابع، فرزندان دیگری هم برای او ذکر شده است.[۲۸]
در قزوین، آرمگاهی به نام امامزاده حسین وجود دارد که مستوفی، مورخ قرن هشتم قمری، او را فرزند امام رضا(ع) دانسته است؛[۲۹] البته کِیاء گیلانی، نسبشناس، نسب او را به جعفر طَیّار رسانده است.[۳۰] در برخی از منابع هم او برادر امام رضا(ع) خوانده شده است.[۳۱]
از میان خواهران و برادران امام رضا(ع)، شناختهترینشان فاطمهٔ معصومه است که عالمان شیعه جایگاه والایی برای او قائلاند و روایاتی درخصوص منزلت او و اهمیت زیارتش نقل میکنند. محمدباقر مجلسی در بِحارالانوار، حدیثی از امام صادق(ع) نقل کرده که طبق آن، تمام شیعیان با شفاعت حضرت معصومه(س) به بهشت وارد میشوند.[۳۲] محمدتقی شوشتری او را پس از امام رضا(ع)، برترین فرزند امام کاظم(ع) دانسته است.[۳۳]
برپایهٔ کتاب تاریخ قم، فاطمهٔ معصومه در سال ۲۰۱ق، برای دیدار برادرش امام رضا(ع)، از مدینه به ایران رفت؛ اما در میانهٔ راه بیمار شد و او را در قم به خاک سپردند.[۳۴] حرم حضرت معصومه در قم را باشکوهترین و مشهورترین آرامگاه ایران، پس از حرم امام رضا می دانند.[۳۵]
رویدادهای مهم دوران امامت
بهگفته رسول جعفریان، تاریخپژوه، پس از شهادت امام کاظم(ع)، بنا به عللی چون وجود تقیه، فرصتطلبی برخی که اموالی از امام کاظم(ع) نزدشان بود و وجود برخی روایات نادرست، میان شیعیان دربارهٔ جانشین وی اختلاف پیش آمد.[۳۶] در این میان، فرقهای در شیعه شکل گرفت که میگفت امام کاظم(ع) نمرده و مهدی موعود است. این گروه به واقفیه شهرت یافت.[۳۷] البته بیشتر اصحاب امام کاظم امامتِ امام رضا را پذیرفتند.[۳۸] این تاریخپژوه همچنین مینویسد بیشتر رویدادهای سیاسی دورهٔ امام رضا پس از ولایتعهدی وی صورت گرفته و قبل از آن برخوردهای سیاسی اندکی از امام رضا ثبت شده است.[۳۹]
ولایتعهدی امام رضا(ع) را مهمترین رویداد دورهٔ زندگی سیاسی او دانستهاند.[۴۰] این رویداد یکی از مسائل بحثبرانگیز در تاریخ اسلام است[۴۱] که هم از نظر سیاسی و هم از نظر کلامی (منافاتداشتن پذیرش ولایتعهدی با عصمت امام)[۴۲] اهمیت دارد.[۴۳]
بهگفتهٔ شیخ مفید، متکلم و فقیه شیعه (درگذشت: ۴۱۳ق)، مأمون، با تهدید امام رضا به قتل، او را به پذیرش ولایتعهدی مجبور کرد.[۴۴] امام رضا(ع) هم، در مقابل، شرط کرد در امور حکومتی هیچ دخالتی نکند.[۴۵] بدین ترتیب، امام رضا از مدینه به مرو در خراسان، پایتخت حکومت مأمون انتقال داده شد.[۴۶]
عالمان شیعه میگویند مأمون برای زیر نظر گرفتن امام رضا،[۴۷] خاموشکردن انقلاب علویها[۴۸] و مشروعیتبخشیدن به خلافت خود[۴۹] او را ولیعهد کرد.
مأمون در ۷ رمضان سال ۲۰۱ق، مراسم ولایتعهدی را برگزار کرد و مردم و کارگزاران حکومت با امام بیعت کردند.[۵۰] از آن پس، بهدستور مأمون، خطبهها را به نام امام خواندند و سکهها را به نامش ضرب کردند.[۵۱]
میگویند امام رضا(ع) از موقعیت پیشآمده بهنفع تشیع بهره برد و توانست بسیاری از معارف اهلبیت(ع) را برای عموم مردم بیان کند.[۵۲]
بیان حدیث سلسلة الذهب
مقالهٔ اصلی: حدیث سلسلةالذهب
بهنقل محدثانی چون شیخ صدوق و شیخ طوسی، امام رضا در سفر به مرو، هنگام عبور از نیشابور، بهدرخواست عالمان این شهر، حدیثی قدسی گفت[۵۳] که به حدیث سلسلةالذهب (یعنی زنجیرهٔ طلایی) مشهور شده است.[۵۴] احتمال دادهاند علت شهرت این حدیث به سلسلةالذهب این باشد که تمام سلسلهسندش تا خدا معصوماند یا اینکه به این علت است که یکی از امیران سامانی حدیث را با طلا نوشته و امر کرده بود وقتی مرد، آن را با او دفن کنند.[۵۵] حدیث سلسلةالذهب، برپایهٔ نقل شیخ صدوق، به این شرح است:
اللَّه َ عَزَّ وَ جَلّ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا
...خداوند عَزَّوَجَل میفرماید: «لا اله الا الله» دژ و حصار من است. هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. زمانی که مَرکب به راه افتاد، امام رضا(ع) گفت: البته با شرایطش، و من جزو شرایط آنم.[۵۶]
نماز عید فطر
ماجرای نماز عید فطر امام رضا(ع) در کتابهای حدیثیای چون کافی و عُیونُ اَخبارِ الرِّضا گزارش شده است.[۵۷] طبق این گزراش، پس از ولایتعهدی امام رضا، مأمون از او خواست نماز عید فطر را اقامه کند؛ اما او شرطش از پذیرش ولایتعهدی، مبنی بر دخالتنکردن در امور خلافت را به مأمون یاد آورد و آن را نپذیرفت؛ اما پس از اصرار مأمون، امام به او گفت پس من مانند رسول خدا و امام علی(ع) به نماز خواهم رفت و مأمون پذیرفت.[۵۸]
صبح روز عید، امام رضا غسل کرد، عمامهٔ سفید بر سر بست و همراه با یارانش، با پای برهنه بیرون آمد و شروع به تکبیرگفتن کرد. سپس راه افتاد و مردم با او همراه شدند. هر ده قدم که برمیداشت میایستاد و سه بار تکبیر میگفت. تمام شهر تحت تأثیر این رفتار امام، به گریه و ضجه افتاده بود. خبر به گوش مأمون رسید. فضل بن سهل، وزیر مأمون، به او گفت اگر رضا با این حالت به محل نماز برسد، مردم شهر با او همراه میشوند و برضد تو میشورند. مصلحت آن است که از او بخواهی تا برگردد. بدین ترتیب، مأمون کسی را نزد امام فرستاد و از او خواست برگردد. امام هم کفشهایش را پوشید و به خانه برگشت.[۵۹]
رسول جعفریان، تاریخپژوه، این داستان را یکی از دلایل تیرگی رابطهٔ مأمون با امام رضا(ع) دانسته است.[۶۰]
تأثیر امام رضا بر گسترش شیعه در ایران
مقالهٔ اصلی: سفر امام رضا به مرو
امام رضا تنها امام از امامان شیعه است که در ایران دفن شده است.[۶۱] رسول جعفریان آمدن امام رضا به ایران را یکی از عوامل گسترش شیعه در این کشور میداند. او از شیخ صدوق نقل میکند که امام رضا در مسیر حرکتش از مدینه به مرو، در هر شهری از ایران که اقامت میگزید، مردم سراغش میآمدند و سؤالاتشان را از او میپرسیدند و امام رضا(ع) پاسخ آنها را براساس احادیثی میداد که راویانِ سندشان امامان پیش از او تا امام علی(ع) و پیامبر(ص) بودند و همین ارجاع به امامان، از عوامل توسعهٔ تفکر شیعی بود.[۶۲]
بهگفته وی، وجود امام در خراسان باعث آشنایی بیشتر مردم با شخصیت او بهعنوان امام شیعیان شد و همین، علاقمندان شیعه را روزبهروز بیشتر کرد. او، جایگاه علمی امام و علویبودن او را مهمترین عامل در توسعهٔ مذهب شیعه در ایران میشمارد.[۶۳]
همچنین شرکت امام در مناظراتی که مأمون میان امام و مخالفانش در زمینههای امامت و نبوت برپا میکرد و برتری امام در آنها شخصیت علمی امام را به مردم نشان میداد. یکی از شواهد در این زمینه حدیثی است که شیخ صدوق نقل کرده و طبق آن، به مأمون خبر دادند امام رضا جلسات کلامی برگزار میکند و مردم جذب او شدهاند و مأمون دستور داد مردم را از جلسه امام بیرون کنند.[۶۴]
در شهرها و مناطق مختلف ایران، بناهایی همچون مسجد و حمام و قدمگاه، بهنام امام رضا نامگذاری شده که محل استقرار او در مسیر حرکتش به مرو بوده و جعفریان این را از شواهد تأثیر آمدن امام رضا(ع) به ایران در گسترش شیعه در این کشور میداند.[۶۵] از جملهٔ این بناها مسجد امام رضا در شهر اهواز، قدمگاههای منسوب به او در شهرهای مختلف همچون شوشتر، دزفول، یزد، دامغان و نیشابور و نیز حمام رضا در نیشابور است.[۶۶] او مینویسد هرچند ارتباط برخی از این مکانها با امام رضا ممکن است درست نباشد، علاقهٔ شیعی مردم ایران را نشان میدهد.[۶۷]
نحوهٔ شهادت
صلوات خاصه امام رضا(ع)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمامِ التَّقِی النَّقِی وَحُجَّتِک عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِیقِ الشَّهِیدِ صَلاةً کثِیرَةً تامَّةً زاکیةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کأَفْضَلِ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیائِک
خدایا، درود فرست بر علی بن موسی الرّضا، امامِ پسندیدهٔ باتقوای بیعیب، و حجتت بر هرکه روی زمین و هرکه زیرِ آن است، آن راستگوی شهید؛ درودی بسیار و کامل و پاک و بههمپیوسته و پیاپی و درپیهم، مانند برترین درودی که بر یکی از اولیایت فرستادهای.
ابنقولویه، کاملالزّیارات، ۱۳۵۶ش، ص۳۰۹.
گزراشهای متفاوتی در خصوص نحوهٔ شهادت امام رضا در دست است. سید جعفر مرتضی عاملی (درگذشت: ۱۴۴۱ق) تاریخپژوه، نوشته است عالمان شیعه، بهجز اندکی، اتفاقنظر دارند که امام رضا بهدستور مأمون به شهادت رسیده است. همچنین بسیاری از عالمان و مورخان اهلسنت هم معتقدند یا بیشتر احتمال میدهند که او به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است.[۶۸]
برپایهٔ کتاب تاریخ یعقوبی (تألیف: قرن۳ق)، مأمون از مرو به قصد رفتن به بغداد خارج شد و امام رضا را که ولیعهدش بود با خود همراه کرد.[۶۹] وقتی به طوس رسیدند، امام رضا بیمار شد و پس از سه روز، در قریهای به نام نوقان درگذشت. همو مینویسد گفته شده علی بن هشام سردار مأمون، با انار امام را مسموم کرد.[۷۰] طبری، تاریخنگار اهلسنت هم در تاریخش (تألیف: ۳۰۳ق) صرفاً گزارش کرده که امام در حال خوردن انگور بود که ناگهان جان باخت.[۷۱]
شیخ مفید متکلم و فقیه شیعه، در تصحیحالاعتقاد، با تردید، از کشتهشدن امام رضا سخن گفته است؛ اما احتمال کشتهشدن او را قوی دانسته است؛[۷۲] اما در کتاب دیگرش، الارشاد، روایتی نقل کرده که طبق آن، امام رضا، بهدستور مأمون با آب انار مسموم شده است.[۷۳] شیخ صدوق هم روایاتی نقل کرده که برپایهٔ آنها مأمون امام رضا را بهوسیلهٔ انگور[۷۴] یا انار[۷۵] یا با هردو[۷۶] مسموم کرده است. برای اثبات شهادت او به روایت ما منّا إلا مقتولٌ شهیدٌ که بر شهادت همه ائمه دلالت دارد[۷۷] نیز استناد میشود.[۷۸]
پس از شهادت امام رضا(ع)، مأمون، او را در باغ یا دارالامارهٔ حُمَید بن قَحطَبهٔ طائی از فرماندهان عباسی، نزدیک روستای سناباد دفن کرد. پیش از آن، هارون خلیفهٔ عباسی، پدر مأمون در آنجا دفن شده بود و ازاینرو به بقعهٔ هارونیه شهرت داشت.[۷۹] امام رضا تنهاامامی است که در ایران دفن شده است.[۸۰]
نوشتهاند در طول قرنها، مزار امام رضا موردعلاقهٔ همه مسلمانان مناطق خراسان بوده و افزون بر شیعیان، اهلسنت نیز به زیارت او میرفتند.[۸۱]
آرامگاه امام رضا بهتدریج به یکی از زیارتگاههای جهان اسلام و بهویژه شیعه تبدیل شد. زیارت امام رضا یکی از باورهای مهم در زندگی مردم است. محل دفن امام رضا به مَشهدُالرّضا شهرت یافت و امروزه شهر مشهد نامیده میشود. میگویند بهعلت استقبال فراوان به زیارت امام رضا، شهر مشهد دومین شهر زیارتی جهان شناخته میشود.[۸۲]
اصحاب
مقالهٔ اصلی: فهرست اصحاب امام رضا(ع)
شیخ طوسی در کتاب رجالش، نام حدود ۳۲۰ نفر را بهعنوان اصحاب امام رضا(ع) ذکر کرده است.[۸۳] در برخی دیگر از منابع، رقمهای دیگری در این زمینه ذکر شده است.[۸۴] محمد مهدی نجف، در کتاب اَلجامعُ لِرُواةِ اَصحابِ الامامِ الرّضا، از منابع مختلف شیعه، نام ۸۳۱ نفر را بهعنوان راوی و اصحاب امام رضا گرد آورده است.[۸۵] برخی از اصحاب وی، بهنقل شیخ طوسی عبارتاند از:
یونس بن عبدالرحمن
صفوان بن یحیی
محمد بن ابیعمیر
عبدالله بن مغیره
حسن بن محبوب
احمد بن ابی نصر بزنطی
حماد بن عثمان
احمد بن محمد بن عیسی اشعری
اسحاق بن موسی بن جعفر(ع)
ابراهیم بن هاشم قمی
علی بن مهزیار اهوازی
زکریا بن آدم
زکریا بن ادریس اشعری قمی
دعبل خزاعی
علی بن اسماعیل میثمی
ریان بن صلت.[۸۶]
محمد بن عمر کَشّی، از رجالیان شیعه در قرن چهارم قمری، شش تن از اصحاب امام رضا(ع) را جزو اصحاب اِجماع دانسته که بدین شرحاند: یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی، اِبناَبیعُمَیر، عبدالله بن مُغَیره، حسن بن محبوب و احمد بن اَبینصر بَزَنطی.[۸۷]
بهجز احادیثی که در کتابهای حدیثی، از امام رضا(ع) نقل شده، نگارش کتابهایی نیز به خود وی نسبت داده شده که البته عالمان شیعه، در خصوص صحت انتساب بیشتر آنها به او تردید دارند:
طِبُّالرّضا یا رسالهٔ ذهبیه: این کتاب در زمینهٔ پزشکی است. میگویند طبالرضا میان عالمان شیعه مشهور بوده و آنها آن را قبول کردهاند.[۸۸]
صَحیفةُالرّضا: این کتاب در زمینهٔ فقه است. بیشتر عالمان شیعه انتساب آن به امام رضا(ع) را تأیید نکردهاند.[۸۹]
اَلفقهُ الرَّضوی: بهگفته سید محمدجواد فضلالله، بیشتر عالمان شیعه انتساب این کتاب به امام رضا(ع) را نپذیرفتهاند. البته در این میان، گروهی چون محمدباقر مجلسی، محمدتقی مجلسی، بحرالعلوم، یوسف بَحرانی معروف به صاحبْحَدائِق و محدث نوری آن را نوشتهٔ امام رضا میدانند.[۹۰]
مَحضُ الاسلام و شَرائِعُ الدّین: این کتاب را شیخ صدوق از فضل بن شاذان نقل کرده است؛ اما بهخاطر ثقهنبودن راویان سند آن و همچنین وجود مطالبی در آن که مخالف احکام مسلم فقهی است، میگویند اطمینانی به صدور این کتاب از امام رضا نیست.[۹۱]
بهگفته رسول جعفریان، در دورهٔ امام رضا(ع) مباحث کلامی میان مسلمانان بسیار گسترش یافته بود و میان گروههای مختلف فکری اختلافنظر بسیار وجود داشت. خلفای عباسی هم، بهویژه مأمون، وارد این مباحثات میشدند. به همین علت، بسیاری از روایاتی که از امام رضا(ع) نقل شده در زمینهٔ کلام است که بهصورت پرسشوپاسخ و یا مناظره صورت گرفته است. مباحث مربوط به امامت، توحید، صفات خدا، و جبر و اختیار از جمله این مباحث بوده است.[۹۲]
پس از آمدن امام رضا به مرو، مأمون جلسات علمی متعددی با حضور عالمان مختلف برگزار میکرد و از امام رضا میخواست که در آنها شرکت کند.[۹۳] در این جلسات، امام رضا مناظراتی با عالمان ادیان و مذاهب مختلف انجام داده که متنشان در کتابهای حدیثی شیعه، همچون کافی نوشتهٔ کلینی، توحید و عُیونُ اَخبارِ الرِّضا نوشتهٔ شیخ صدوق و احتجاج نوشتهٔ احمد بن علی طَبرسی آمده است. برخی از این مناظرات بدین شرحاند:
مناظره دربارهٔ توحید؛[۹۴]
مناظره با سلیمان مَرْوزی دربارهٔ بِدا و ارادهٔ خدا؛[۹۵]
مناظره با ابوقُرّه دربارهٔ جسمبودن یا نبودن خدا؛[۹۶]
مناظره با جاثَلیق نصرانی دربارهٔ نبوت پیامبر اسلام(ص) و بشربودن عیسای نبی؛[۹۷]
مناظره با رأسالجالوت دربارهٔ نبوت پیامبر اسلام(ص)؛[۹۸]
مناظره با عالم زرتشتی دربارهٔ اثبات نبوّت حضرت موسی، حضرت عیسی و حضرت محمد(ص)؛[۹۹]
مناظره با عِمران صابی دربارهٔ وجود خدا و صفات او.[۱۰۰]
از شیخ صدوق نقل میکنند که هدف مأمون از برپایی این جلسات مناظره آن بود که امام رضا(ع) در تقابل با بزرگان فرقههای مختلف شکست بخورد و منزلت علمی و اجتماعیاش تضعیف شود؛ اما هرکه با امام رضا(ع) مناظره میکرد، در نهایت، به منزلت علمی وی اقرار مینمود و استدلال او را میپذیرفت.[۱۰۱]
ابنحجر عَسقَلانی (۷۷۳–۸۵۲ق) محدث و تاریخنگار اهلسنت نَسَب، علم و فضل امام رضا(ع) را ستوده[۱۰۲] و گفته او درحالیکه بیست و چند سال بیشتر نداشت، در مسجدالنبی فتوا میداد[۱۰۳] یافعی از عالمان قرن هشتم قمری اهلسنت نیز از امام رضا(ع) با عنوان پیشوای «جلیل» و «مُعَظَّم» و یکی از امامان دوازدهگانه مذهب امامیه یاد کرده که مأمون میان خاندان بنیهاشم هیچکس را بهتر و سزاواتر به خلافت نیافت و با او بیعت کرد.[۱۰۴]
بهسخن رسول جعفریان، حاکم نیشابوری، محدث و فقیه شافعیمذهب در قرن چهارم قمری، کتابی با عنوان «مَفاخِرُالرِّضا» دربارهٔ امام رضا(ع) نوشته که از بین رفته و فقط بخش اندکی از آن در کتاب اَلثّاقِب فِی الْمَناقِب اثر اِبنحمزهٔ طوسی باقی مانده است.[۱۰۵]
او چند تن از عالمان اهلسنت را که تا قرن ششم به زیارت امام هشتم رفتهاند، معرفی کرده است. از جملهٔ آنها ابوبکر محمد بن خُزَیْمه، محدث مشهور اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری، ابوعلی ثقفی، از عالمان نیشابور، ابوحاتم محمد بن حبان بستی (درگذشت: ۳۵۴)، محدث و رجالشناس، حاکم نیشابوری (۳۲۱-۴۰۵ق) محدث بنام، ابوالفضل بیهقی (۳۸۵-۴۷۰ق) مورخ برجستهٔ ایرانی و امام محمد غزالی عالم و عارف مشهور قرن پنجم.[۱۰۶]
گزارشهایی هم از عالمان اهلسنت در زمینهٔ زیارت امام رضا در دست است. مثلاً ابنحِبّان، محدث اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری گفته است که بارها به زیارت قبر علی بن موسی در مشهد میرفتم و با توسل به آن حضرت مشکلاتم برطرف میشد.[۱۰۷] ابنحجر عسقلانی هم گزارش کرده که ابوبکر محمد بن خُزَیْمه، فقیه، مفسر و محدث اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری، و ابوعلی ثقفی، از عالمان نیشابور، همراه دیگرانی از اهلسنت به زیارت قبر امام رضا(ع) رفتهاند. راوی این حکایت به ابنحجر گفته است: «ابوبکر بن خزیمه چنان به بزرگداشت این بقعه و فروتنی و زاری نزد آن پرداخت که ما متحیر شدیم.»[۱۰۸]
دربارهٔ امام رضا(ع)، آثار هنری مختلفی در قالب شعر و رمان و فیلم و نقاشی و … تولید شده است:
آثار ادبی
بخشی از شعر مهدی اخوان ثالث، دربارهٔ امام رضا(ع):
ای علی موسَیالرّضا، ای پاکمرد یثربی، در توس خوابیده
من تو را بیدار میدانم
زندهتر، روشنتر از خورشید عالمتاب
از فروغ و فَرّ و شورِ زندگی سرشار میدانم
گرچه پندارند دیری هست، همچون قطرهها در خاک
رفتهای در ژرفنای خواب
لیکن ای پاکیزهباران بهشت، ای روح، ای روشنای آب،
من تو را بیدار، ابری پاک و رحمتبار میدانم. [۱۰۹]
اشعار فراوانی دربارهٔ امام رضا(ع) سروده شده است.[۱۱۰] بهگفتهٔ نویسندگان کتاب مدایح رضوی در شعر فارسی، ظاهراً سنایی غزنوی، از شاعران قرن پنجم قمری، نخستین شاعری است که در مدح امام رضا(ع) شعر سروده است و اگر پیش از او نیز دراینباره سرودهای بوده، یا از بین رفته یا در دسترس نیست.[۱۱۱] قصیدهٔ زیر از آنِ اوست:
دین را حرمی است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
از معجزهای شرع احم
از حجتهای دین یزدان
همواره رهش مسیر حاجت
پیوسته درش مشیر غفران
چون کعبه پر آدمی ز هر جای
چون عرش پر از فرشته هزمان
هم فر فرشته کرده جلوه
هم روح وصی درو به جولان
از رفعت او حریم، مشهد
از هیبت او شریف، بنیان
از دور شده قرار زیرا
نزدیک بمانده دیده حیران
از حرمت زائران راهش
فردوس فدای هر بیابان
قرآن نه درو و او اولوالامر
دعوی نه و با بزرگ برهان
ایمان نه و رستگار از او خلق
توبه نه و عذرهای عصیان
از خاتم انبیا درو تن
از سید اوصیا درو جان
آن بقعه شده به پیش فردوس
آن تربه به روضه کرده رضوان
از جمله شرطهای توحید
از حاصل اصلهای ایمان
زین معنی زاد در مدینه
این دعوی کرده در خراسان[۱۱۲]
به نظر آنان، تا زمان تیموریان و صفویان، اشعار درباره امام رضا(ع) اندک بود؛ اما از زمان صفویه فزونی یافت.[۱۱۳] در کتاب مدایح رضوی در شعر فارسی، قصیدههایی از ۷۲ شاعر فارسیزبان[۱۱۴] در مدح امام رضا(ع) از سنایی غزنوی تا دوران معاصر گرد آورده شده است.[۱۱۵] «قطعهای از بهشت» اثر حبیبالله چایچیان متخلّص به حسان[۱۱۶] و «با آلعلی هرکه در افتاد ورافتاد» اثر نسیم شمال، روحانی و شاعر دورهٔ مشروطیت، از جمله اشعار درباره امام هشتم است.[۱۱۷] قطعهای از بهشت چنین است:[۱۱۸]
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت بهمَثَل، کهرباست
شوق و سبکخیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین من است
بیکسم ای شاه، پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
آنچه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده
رمانهایی نیز درباره امام رضا(ع) نگارش شده که از آن جمله است: به بلندای آن ردا، از سید علی شجاعی؛ اقیانوس مشرق، از مجید پورولی کلشتری؛ و راز آن بوی شگفت، نوشتهٔ فریبا کلهر.[۱۱۹]
آثار سینمایی و تلویزیونی
برخی از آثار سینمایی و تلویزیونی مستند و نمایشی با محوریت امام رضا(ع) بدین شرح است:[۱۲۰]
فیلم مستند یا ضامن آهو، به کارگردانی پرویز کیمیاوی که در سال ۱۳۵۰ش ساخته شد: کیمیاوی در این اثر کوشیده حسوحال یک روز زیارتی در حرم امام رضا(ع) را به تصویر بکشد.[۱۲۱] مجید مجیدی، کارگردان سینما، این فیلم را یکی از شاهکارهای مستندی دانسته که دربارهٔ امام هشتم (ع) ساخته شده است.[۱۲۲]
مجموعهٔ تلویزیونی ولایت عشق، به کارگردانی مهدی فخیمزاده دومین و مهمترین سریال در رابطه با امام رضا(ع) شمرده شده است. این فیلم که در سال ۱۳۷۶ش ساخته شد، به تبیین تاریخ امامت امام رضا(ع) از مدینه تا مرو و شهادت او پرداخته است.[۱۲۳]
مستند رضای رضوان، از مجید مجیدی، محصول سال ۱۳۸۴ش، فیلمی است که روایتکنندهٔ شوق خادمان حرم امام رضا(ع) به خدمت به زائران حرم است.[۱۲۴]
فیلم سینمایی هر شب تنهایی، ساختهٔ رسول صدر عاملی در سال ۱۳۸۶ش، با داستانی که در حرم امام رضا(ع) میگذرد، از اولین آثار سینمایی است که قسمتهای عمده آن در حرم امام رضا(ع) فیلمبرداری شده است. این فیلم روایت تحول مثبتی است که پس از زیارت، در درون یک زن افسرده و پریشان اتفاق میافتد.[۱۲۵]
فیلم سینمایی شب، به کارگردانی رسول صدر عاملی در سال ۱۳۸۶ش روایتگر شوق یک متهمِ دستبندزده برای زیارت حرم امام رضا(ع) است.[۱۲۶]
فیلم سینمایی روز هشتم، ساختهٔ مهدی کرمپور در سال ۱۳۸۸ش، از دیگر آثار نمایشی درباره امام رضا(ع) است که از شبکههای مختلف سیما در ایران پخش شده است.[۱۲۷]
فیلم سینمایی زیارت، به کارگردانی صادق کرمیار در سال ۱۳۸۸ش، روایتی از زندگی انسانهای گرفتاری است که با آمدن به مشهد و زیارت حرم امام رضا(ع) مشکلات اقتصادیشان رفع میشود.[۱۲۸]
فیلم تلویزیونی بیا از گذشته حرف بزنیم، ساختهٔ حمید نعمتالله راوی زیارت حرم امام رضا(ع) از نگاه سه زن سالخورده است.[۱۲۹]
فیلم سینمایی بدون قرار قبلی، به کارگردانی بهروز شعیبی، دربارهٔ زیارتی است که بدون مقدمه، برای شخصیت اصلی داستان اتفاق میافتد و در او و فرزندش که مبتلا به بیماری اوتیسم است، تغییرات مثبتی ایجاد میکند.[۱۳۰]
تابلوی ضامن آهو، اثر محمود فرشچیان، داستان ضمانت امام رضا(ع) برای یک آهو را به تصویر کشیده است. براساس گزارشِ برخی خبرگزاریها، این تابلو در دو نسخه خلق شده است: یکی در سال ۱۳۵۸ش و دیگری در سال ۱۳۸۹ش که به آستان قدس رضوی اهدا شد.[۱۳۱]
جشنواره بینالمللی امام رضا(ع)
بهگزارش بنیاد بینالمللی فرهنگیهنری امام رضا، جشنوارهٔ بینالمللی امام رضا(ع)، هر سال، با آغاز دههٔ کرامت، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در استانهایی از ایران و همچنین برخی از کشورهای دیگر برگزار میشود. این جشنواره رویکرد علمی، پژوهشی، فرهنگی و هنری دارد و با فراخوان ارسال آثار در این زمینهها، برگزیدگان را معرفی میکند.[۱۳۲]
برنامههای بینالمللی این جشنواره در خارج از کشور با محوریت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و همکاری نهادهای فرهنگی مرتبط با خارج کشور، بهویژه مجمع جهانی اهلبیت، جامعةالمصطفی و مرکز مدارس خارج از کشور انجام میشود.[۱۳۳]
کتابشناسی
مقالهٔ اصلی: فهرست کتابهای درباره امام رضا(ع)
کتابهای متعددی دربارهٔ امام رضا(ع) به زبانهای مختلفی همچون فارسی، عربی و انگلیسی نگارش شده که در کتابهای کتابشناختی، مانند کتابنامه امام رضا(ع) اثر علیاکبر الهی خراسانی، کتابشناسی امام رضا(ع) از سلمان حبیبی، و گزیدهٔ کتابشناسی امام رضا(ع) نوشتهٔ هادی ربانی گردآوری و معرفی شدهاند.
در کتاب کتابشناسی امام رضا(ع)، بیش از هزار کتاب در شانزده فصل نام برده شده است. در فصل چهاردهم، کتابهای ترجمهشده از زبانهای خارجی مانند اردو، ترکی، آلمانی، انگلیسی، فرانسه و تایلندی معرفی شدهاند.[۱۳۴] برخی از کتابهای مستقل درباره امام رضا(ع) از این قرار است:
مُسنَدُ الاِمامِ الرِّضا اَبیالْحسن علیِّ بن موسی علیهماالسّلام: در این اثر، آنچه دربارهٔ امام رضا(ع) در کتابهای مختلف، از محدثان و اصحاب امامان روایت شده، توسط عزیزالله عطاردی گرد آمده است. برخی از مطالب این کتاب بدین شرح است: القاب امام رضا، امامت وی، سیرهٔ عملی، فضایل اخلاقی، سفر امام رضا(ع) از مدینه به خراسان، فضیلت زیارت وی، نام فرزندان و برادران و خاندان و اصحاب امام، و کراماتی که در مرقد او واقع شده است؛[۱۳۵]
اَلحیاةُ السّیاسیةُ لِلْامامِ الرّضا(ع)، نوشتهٔ سید جعفر مرتضی عاملی: این کتاب با عنوان «زندگی سیاسی هشتمین امام»، بهدست سید خلیل خلیلیان به فارسی ترجمه شده است؛
اَلامامُ الرِّضا علیهالسلام؛ تاریخٌ و دراسةٌ، اثر سید محمدجواد فضل الله: ترجمهٔ این کتاب به فارسی، با عنوان «تحلیلی از زندگانی امام رضا(ع)» توسط محمدصادق عارف انجام شده است؛
حیاةُ الْامام علیِّ بنِ موسَی الرِّضا(ع)؛ دراسةٌ و تحلیلٌ، اثر باقر شریف قَرَشی: این اثر با عنوان «پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا(ع)» توسط سید محمد صالحی، به فارسی و به قلم جاسم رشید، به انگلیسی ترجمه شده است.
اَلاِمامُ الرِّضا(ع) عِندَ اَهلِ السُّنّه: این کتاب نوشتهٔ محمدمحسن طبسی است و به زبانهای فارسی، انگلیسی و اردو ترجمه شده است؛
حکمتنامه رضوی، در چهار جلد از محمد محمدی ریشهری، با همکاری جمعی از پژوهشگران؛
فرازهایی از زندگانی امام رضا(ع)، اثر محمدرضا حکیمی که به زبانهای انگلیسی، روسی، ترکی و مالایو ترجمه شده است؛[۱۳۶]
صیحفهٔ رضویهٔ جامعه، نوشتهٔ سید محمدباقر ابطحی که به زبانهای انگلیسی، اردو و ترکی ترجمه شده است؛[۱۳۷]
سیرهٔ علمی و علمی امام رضا(ع)، تألیف عباسعلی زارعی سبزواری؛
دانشنامه امام رضا(ع) که با همکاری سه نهادِ جامعةُ الْمصطفی الْعالَمیه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد بینالمللی فرهنگیهنری امام رضا(ع)، تاکنون، دو جلد آن منتشر شده است.[۱۳۸]
«آشنایی مختصر با جشنوارهٔ بینالمللی فرهنگی و هنری امام رضا(علیهالسلام)»، وبگاه بنیاد بینالمللی فرهنگیهنری امام رضا، بازدید: ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ش. آملی، محمدتقی، مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، بیجا، ۱۳۸۴ق. ابنحبان، اَلثِّقات، حیدرآباد، مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ۱۴۰۲ق. ابنشهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آلابیطالب علیهمالسلام، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق. ابنقولویه، جعفر بن محمد، کاملالزّیارات، تصحیح و تحقیق عبدالحسین امینی، نجف، دارالمرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶. احمدی بیرجندی، احمد و علی نقویزاده، مدایح رضوی در شعر فارسی، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش. «استاد فرشچیان: چهرهٔ امام رضا(ع) را دیدم و نقاشی کردم»، خبرگزاری جوان آنلاین، درج مطلب: ۱ آبان ۱۳۹۹ش، بازدید: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ش. افتخاری، سید غنی، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، مشهد، بهنشر، ۱۳۹۸ش.
منبع : ویکی شیعه
دیدگاهتان را بنویسید